دست بافته هاي عشاير      
  

دست بافته هاي هر منطقه به عنوان نمادي از خرده فرهنگ هاي هر استان بيانگر بسياري از خصائل روحي و معنوي و نيز تجسم فرهنگ مادي آن ديار مي باشد . در اين قسمت سعي شده است اين بافته به طور دقيق معرفي و تكنيك ساخت آنها توضيح داده شود . ابتدا ابزار پشم ريسي و تهيه مواد اوليه و سپس بافته هاي مثل بهون ، گليم ، قالي ، و ريس ، آينه دوني ، تيوري ، سفره ، جوال ، هور ، بنه شرح داده شود .

1-ابزار پشم ريسي و تهيه مواد اوليه

الف ) مي ب ) پشم ) ج ) چهره د) پره ه) چي چير

الف )مي ( مو ) me

ابتدا موهاي بزها را قيچي و بعد از شستشو و تنيدن آنها را آماده براي ريسيدن
مي نمايند .

ب ) پشم pasm

پشم كه از گوسفند (ميش ) قيچي مي شود بعد از شستشو آنها را با چوبي بنام تركه كه از درخت بادام وحشي تهيه و طول 5/1 متر مي باشد و با زدن خار و خاشاك آنها را
مي گيرند و آماده مي نمايند و سپس آنها را به صورت گلوله در مي آورند .

ج ) چهره cahra

نوعي قيچي است كه براي چيدن مو و پشم گوسفندان ساخته و استفاده مي شود .

د) پره para

شامل محوري فلزي به طول 30 سانتيمتر بنام « لير ، lir » و 2 قطعه هاي شكل فلزي يا چوبي به طول حدود 20 الي 22 سانتي متر بنام « پره » مي باشد و در وسط پره ها سوراخي است كه لير از آن عبور مي كند و از پره براي ريسيدن پشم و مو استفاده مي شود ، براي ريسيدن مو يا پشم گلوله شده را دور دست چپ مي چرخانند و يك سر ديگر را به پره مي پيچند و با چرخيدن پره به يك جهت به ريسيدن آن آغاز و به درو پره جمع مي گردد.

ه ) چي چير ci-cir

چله هاي بافتني ها از چي چير مي گردد و از تركيب مو و پشم و ريسيدن آن با پره بوجود مي آيد و بسيار محكم و حالت كششي نيز دارد و براي دوختن شله ، گوني ، و جوال استفاده مي شود و در دوز هم ناميده مي شود .

2-بهون (سياه چادر ) bohun

اين نوع چادر با توجه به رنگ آن ، معروف به سياه چادر مي باشد و در ميان عشاير استان كهگيلويه وبويراحمد آن را « بهون » مي نامند . بهون از اولين و مادرتمام دست بافته اي ايلات اين نواحي مي باشد و به نوعي از اولين دست بافته هاي بشري است انسان بعد از غارها و شكافها متوجه گرديد كه نياز به مسكني دارد تا بتواند در موارد ضروري از آن استفاده نمايد و همين مسئله آن را وادار نمود تا به دنبال راه حلي بگردد كه در همين رهيافت بود كه به مرور در نواحي و جاهاي مختلف اين مسئله تغيير نمود و هر جائي به نحوي مشكل خود را حل نمود است . عشاير اين نواحي با توجه به زندگي بسيار مهم به دنبال چيزي بوده اند تا بتوانند هم رفع حاجت نمايند و هم آنها را از گزند حوادث دور سازد ، لذا توانست از موي حيواناتي چون بز استفاده و سرپناه سياري براي خود تهيه نمايد . سياه چادر كه مسكن متحرك و سنتي و سيار عشاير كوچ رو مي باشد در مقابل باد و زلزله هيچ نوع مشكلي را در بر ندارد حتي نيز اگر پايين بيايد و ضمناً در مقابل تمام ناملايمات جوي عكس العمل نشان مي دهد .

خصوصيات مهم سياه چادر

1- وقتيكه باران مي بارد با اولين دانه هاي باران سياه چادر سرد مي شود بر اثر آب و سرما حالت انقباض به آن دست مي دهد و تمام سوارحهاي آنها بسته مي شود و داراي خاصيتي است كه هيچ قطره اي از باران به داخل سياه چادر نمي رود .

2- در مقابل گرما نيز حالت انبساط پيدا كرده و تا اندازه اي روزنه هاي ريزي در آن نمايان مي شود كه عبور باد باعث خنك شدن داخل چادر مي شود .

3- در مقابل باد هم عكس العمل نشان مي دهد و به طرفي كه باد بوزد به جهت وزش باد جابجا و انعطاف پذير مي باشد و همين جابجايي باعث مي شود تا در برابر زلزله و ديگر ناملايمات جوي مشكلي نداشته باشد سياه چادر فوق با توجه به شرايط طبيعي به دو صورت استفاده مي شود .

الف : سياه چادر تابستاني :

معمولاً از اوايل ارديبهشت تا اواسط آبان مورد استفاده قرار مي گيرد ديوارهاي جانبي ( لتف lataf ) آن كوتاه است ، وبه درازا نماي باز دارد . كف اين چادر حدود 24 متر مربع مي باشد كه وسايل زندگي در عقب چادر گذاشته مي شود و براي حفاظت اشياء‌ علاوه بر لتف ديوارهايي از ني چيت به درو سياه چادر نصب مي كنند .

ب : سياه چادر زمستاني :

سياه چادر زمستاني از سياه چادر تابستاني بزرگتر و از اواسط آبان ماه تا اوايل ارديبهشت مورد استفاده قرار مي گيرد . براي اينكه آب باران به داخل سياه چادر راه پيدا نكند بوسيله ستونها شيب بيشتري به سقف آن مي دهند ، به اطرافش لتف هاي پهن متصل مي كنند وسط كف آن چاله اي براي آتش در نظر مي گيرند تا آتش با ريزش باران خاموش نشود و براي محافظت از وسايل داخل آن كه روي سكوهاي سنگي چيده شده اند ويا با چوب چهارپايه مي سازند و اثاثيه را روي آن مي گذارند .

ساختمان سياه چادر :

ساختمان سياه چادر داراي دو بخش مجزا مي باشد ، يكي بهون BOHUN كه از قطعات بافته شده از موي بز تشكيل مي گردد و بخش ديگر قطعات چوبي است .

قطعات و اجزاء بهون عبارتند از :

1--لتف (Lataf )

2-- لاره بهون (lare e bohun )

3- غچه (qaca )

4- بند بهون ( band e bohun )

5- لت (lat )

لتف Lataf ) )

لتف كه در بين عشاير كهگيلويه وبويراحمد به دوره بهون هم شهرت دارد در واقع ديوار سياه چادر را تشكيل مي دهد كه از به هم دوختن دو يا سه لت به دست
مي آيد عرض آن حدود 1 متر و گاهي تا 2 متر مي رسد .

لتف با اتصال به لاره از ورود سرما ، گرما ، و با ران به داخل سياه چادر جلوگيري مي كند و در واقع سقف سياه چادر مي باشد. لتف سياه چادر زمستاني از تابستاني عريض تر است .

لاره بهون lare e bohun ))

قسمت اصلي يا سقف بهون كه از موي سياه بز بافته شده است در اصطلاح محلي به لاره مشهور است. لاره مستطيلي شكل و به طول 4 الي 7 متر و عرض 3 الي 4 متر مي باشد . لاره از به هم دوختن چند لتف ساخته مي شود كه دور آن حلقه هايي از جنس چوب ( غچه ) تعبيه شده است .

غچه( qaca )

از چوب درختان جنگلي و توسط افراد محلي ساخته مي شود.

4- بافت گليم و مواد و ابزار بافت آن :

گليم بافي :

گليم از وسايلي است كه به عنوان زير انداز و پرده در چادرها و محل هاي عمومي نظير قهوه خانه ها و هتل ها استفاده مي شود و بافت آن تقريباً در تمام نقاط ايران رايج است .

ابزار گليم بافي :

الف : دار گليم

دار گليم خود بر دو نوع است افقي و عمودي و از آن جايي كه در عشاير فقط از دار افقي استفاده مي نمايند ، به شرح دار افقي مي پردازيم .

يكي از مهمترين وسايل كار گليم بافي و بافندگان « دار » است كه در هرمنطقه طبق سنت هاي معمول مي باشد . اين دار شامل چهار چوبي است كه معمولاً در ايلات متداول است و هرگاه تصميم به بافت بگيرند چهار گوشه را با ميخ به زمين ثابت مي نمايند . وسايل اين دار عبارتند از :

ميخ ها : چهار عدد ميخ به طول 50 الي 60 سانتي متر كه انتهاي آنها استوانه اي و نوك آن تيز .

ميخ كوب : كه از چوب تشكيل شده و براي كوبيدن ميخها بكار مي رود .

 

 

ضرغام اباد

سردار و زيردار :

چوبهايي هستند كه بدنه اصلي دار را تشكيل مي دهند كه چوبي كه در بالاي ميخها قرار مي گيرد سردار و چوبي كه در پايين ميخها قرار مي گيرد زيردار ناميده مي شود .

پيز : چوبي است كه چله هاي پاييني و بالايي بر روي آن حلقه مي شود .

پس پيز : چوبي كه بعد از پيز در بين چله ها قرار مي گيرد.

ملار : سه پايه اي كه از چوب تشكيل شده و انتهاي آن با طناب بسته شده وبا آن دوغ مي زنند و براي مهار « پيز» بكار مي رود و تاشو به سهولت جا به جا مي شود.

ب : نخ چله و چله كشي

نخ هاي چله معمولاً از جنس پنبه و به رنگ سفيد و ضخامت هاي مختلف هستند و دربعضي از روستاها ، از پشم براي نخ چله « تار » استفاده مي كنند .

مهمترين مرحله قبل از بافت چله كشي است كه بعد از تهيه و بر پا داشتن دار چله كشي صورت مي گيرد.

نحوه چله كشي :

قبل از اينكه چله كشي شروع شود ، ابتدا دو رسته ( چند لار از تار ) نخ را به فواصل دلخواه و به موازات زيردار و سردار ( حدوداً به فاصله 20 سانتيمتر ) با ميخ به بدنه دار كوبيده مي شود .

در اصطلاح چله كشي اين دو رشته را نخ زهوار مي نامند . يكي از از زهوارها بعداً براي شروع گليم بافي و ديگري به منظور قرار دادن چوب مياني ( هاف ) با « پيز » مورد استفاده قرار مي گيرد. پيز براي جدا كردن نخ هاي رو از نخ هاي زير مورد استفاده قرار مي گيرد.

براي دقت و سرعت عمل در شمارش نخ تار يا چله ، ابتدا چوب هاي سردار و زير دار را علامت گذاري و به واحد ده سانتيمتر تقسيم مي نمايند سپس شروع به چله كشي
مي كنند، به اين ترتيب كه نخ اول از روي سردار مي گذرد و از پشت سپس زيردار به جلو و جاي اول بر مي گردد ، اين كار معمولاً بوسيله دو يا سه نفر انجام مي پذيرد .

قالي باقي :

قالي بافي از آغاز در ميان چادر نشين متولد گرديد اين قبايل كه كارشان
گله داري بوده از پوست گوسفند براي زيرانداز در چادر سياه استفاده مي نمودند و همچنين براي پوشيدن تن خود نيز از پوست گوسفندان استفاده مي شده است و به تدريج به مرحله ريسيدن و بافتن آگاهي پيدا كردند بعد از آنكه مهارت در كارشان پيدا كردند طي گذشت دوراني سرانجام قالي را اختراع نمودند و از آن زمان به بعد قالي را جايگزين پوست نمودند و در بافت آن به ابتكارات زيادي دست زدند و در اندازه هاي متنوع دست به ابداع و نوآوري زدند ، تا اينكه بعضي از آنان به علت خستگي از كوچ در يك جا ساكن و تجمع نموده و تشكيل ده و روستا را دادند و به صورت ثابت سكني گزيدند و اين كار باعث گرديد كه ساختمان سازي نمايند و نياز به بافت قالبهاي بزرگتري پيدا كنند .

ابزار بافت قالي:

الف ) كركيت ( شانه )

داراي شانه هاي آهني كه در انتهاي آنها سوراخ هايي تعبيه گرديده و بوسيله چرم به دسته متصل و محكم گره خورده وبراي كوبيدن رجها بكار مي رود.

ب : غره qara ) )از شاخه گوزنهاي كوهي مي باشد و با آن پس پيز را عقب و جلو
مي برند.

ج : رنجك (ronjok ) از دو قسمت تشكيل شد : دسته و تيغه

الف ) دسته رنجك : چوبي به طول 12 سانتي متر و قطر 4 سانتي متر است كه در دست جاي مي گيرد .

ب :‌تيغه آهني به صورت نيم دايره و پهناي 5/1 سانتي متر و نوك تيز و براي قالي وگليم و جاجيم بافي ، وساير صنايع دستي بافتني جهت قطع كردن بندهاي گره مورد استفاده قرار مي گيرد .

د: چله كشي : مانند چله كشي در گليم مي باشد كه در قسمت گليم بافي توضيح داده شده است . بعد از چله كشي مرحله بافت قالي صورت مي گيرد .